روانشناسی و روانپزشکی
فهیمه ساجدی فر؛ پروین احتشام زاده؛ علیرضا حیدری؛ سحر صفرزاده
دوره 31، شماره 1 ، فروردین و اردیبهشت 1403، ، صفحه 83-95
چکیده
زمینه و هدف: سالهایاولیه زندگی در مداخلات و پیشرفت کودکان اتیسم، اهمیت فراوانی دارد و بررسی نقش والدین در این زمینه ضروری به نظر میرسد. مطالعه حاضر با هدف تعیین میزان اثربخشی مداخلات زودهنگام مدل دنور- والدین بر بهبود نیمرخ تحولی در کودکان دارای اختلال طیف اتیسم انجام گرفتهاست.مواد و روشها: پژوهش حاضر از نوع کاربردی ...
بیشتر
زمینه و هدف: سالهایاولیه زندگی در مداخلات و پیشرفت کودکان اتیسم، اهمیت فراوانی دارد و بررسی نقش والدین در این زمینه ضروری به نظر میرسد. مطالعه حاضر با هدف تعیین میزان اثربخشی مداخلات زودهنگام مدل دنور- والدین بر بهبود نیمرخ تحولی در کودکان دارای اختلال طیف اتیسم انجام گرفتهاست.مواد و روشها: پژوهش حاضر از نوع کاربردی با روش طرحهای تکآزمودنی نوع AB و جامعه آماری کودکان دارای اختلال طیف اتیسم در شهرستان ماهشهر بودند که از بین آنها 3 کودک اتیسم با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند و والدین در 12 جلسه انفرادی و 1 ساعت در هفته، مداخلات زودهنگام مدل دنور- والدین را آموزش دیدند. ارزیابی در 7 مرحله با پرسشنامه سنین و مراحل رشد ویرایش سوم (ASQ3) انجام و برای تحلیل دادهها از آمار توصیفی، تحلیل دیداری با محاسبه درصد دادههای ناهمپوش (PND) و همپوش (POD) و مقایسه نمودارها استفاده گردید.یافتهها: نتایج تحلیل دیداری نشان داد که استفاده از مداخلات زودهنگام مدل دنور- والدین باعث افزایش نمرات در زیرمقیاسهای نیمرخ تحولی در آزمودنیها، با میزان 100 درصد دادههای ناهمپوش (PND) و0 درصد دادههای همپوش (POD) گردیدهاست و روند افزایشی نمرات حوزههای گوناگون رشد تا مرحله پیگیری ادامه داشتهاست. نتیجهگیری: اجرای مداخلات زودهنگام مدل دنور- والدین میتواند منجر به بهبود حوزههای تحولی در کودکان دارای اختلال طیف اتیسم گردد و والدین نقش برجستهای در این فرایند دارند بنابراین بهنظر میرسد که با واردنکردن و مشارکت فعال والدین در روند مداخلاتی، میتوان گامی مهم در راستای بهبود تأخیرهای تحولی در کودکان اتیسم برداشت.
روانشناسی و روانپزشکی
محمد علی توسنگ؛ رضا پاشا*؛ سحر صفرزاده
دوره 29، شماره 4 ، مهر و آبان 1401، ، صفحه 461-474
چکیده
زمینه و هدف: وضعیت اجتماعی جامعه به سمتی پیش رفته است که میزان تنشهای ورود به محیطهای آموزشی بهویژه دانشگاه بیشتر شده است. در حوزه روانشناختی درمان شناختی- رفتاری در کنترل استرس و تعارضات در افراد از مداخلات مهم میباشد. مطالعه حاضر با هدف تأثیر درمان شناختی- رفتاری بر سخترویی و سازگاری فردی- اجتماعی در دانشجویان دانشگاه علوم ...
بیشتر
زمینه و هدف: وضعیت اجتماعی جامعه به سمتی پیش رفته است که میزان تنشهای ورود به محیطهای آموزشی بهویژه دانشگاه بیشتر شده است. در حوزه روانشناختی درمان شناختی- رفتاری در کنترل استرس و تعارضات در افراد از مداخلات مهم میباشد. مطالعه حاضر با هدف تأثیر درمان شناختی- رفتاری بر سخترویی و سازگاری فردی- اجتماعی در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی دزفول انجام شده است.
مواد و روشها: مطالعه حاضر از نوع نیمهتجربی با طرح پیشآزمون- پسآزمون و پیگیری با گروههای آزمایش و کنترل میباشد. دانشجویان (200 دانشجو) با روش نمونهگیری تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل (100 نفر گروه آزمایش و 100 نفر کنترل) تقسیم شدند. گردآوری دادهها با استفاده از پرسشنامههای استاندارد سخترویی کوباسا و سازگاری دانشجویان انجام گردید. دادهها با نرمافزار SPSS نسخه 27 و بهکارگیری آمار توصیفی شامل میانگین، انحراف معیار و آزمون تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر تحلیل شدند.
یافتهها: در مرحله پس از آموزش درمان شناختی- رفتاری بین میانگین نمره کل سخترویی، سازگاری و ابعاد آنها در دو گروه از نظر آماری تفاوت معنیداری وجود داشت (0/05>P). این تفاوتها در مرحله پیگیری بعد از 4 ماه از مداخله نیز برقرار بود (0/05>P).
نتیجهگیری: درمان شناختی- رفتاری بر میزان سخترویی و سازگاری دانشجویان تأثیر مثبت دارد و میتوان از این شیوه درمانی برای ارتقای سلامت و بهداشت روانی دانشجویان استفاده کرد. پیشنهاد میشود این رویکرد آموزشی- درمانی در مراکز مشاوره و خدمات روانشناختی دانشجویی استفاده شود.