روانشناسی و روانپزشکی
سجاد بشرپور؛ شیرین احمدی
دوره 30، شماره 6 ، بهمن و اسفند 1402، ، صفحه 669-680
چکیده
زمینه و هدف: اعتیاد به بازیهای آنلاین یک نگرانی رو به رشد جهانی و مضر برای سلامت روان در بین نوجوانان است. پژوهش حاضر با هدف الگوی روابط ساختاری پیشبینی اعتیاد به بازیهای آنلاین بر اساس وابستگی به همسال منحرف با نقش میانجی شناختهای ناسازگار و نارساییهای مهارت اجتماعی انجام گرفت. مواد و روشها: پژوهش موردنظر همبستگی از ...
بیشتر
زمینه و هدف: اعتیاد به بازیهای آنلاین یک نگرانی رو به رشد جهانی و مضر برای سلامت روان در بین نوجوانان است. پژوهش حاضر با هدف الگوی روابط ساختاری پیشبینی اعتیاد به بازیهای آنلاین بر اساس وابستگی به همسال منحرف با نقش میانجی شناختهای ناسازگار و نارساییهای مهارت اجتماعی انجام گرفت. مواد و روشها: پژوهش موردنظر همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری آن شامل کلیه دانشآموزان پسر دوره دوم متوسطه مشغول به تحصیل در مدارس دولتی شهر اردبیل در سال تحصیلی 1402 بود. از این جامعه، نمونهای به حجم 208 نفر به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و به پرسشنامههای اعتیاد به بازیهای آنلاین باشول و همکاران (2018)، شناختهای ناسازگار مای و همکاران (2012)، نارساییهای مهارت اجتماعی سیلورا و همکاران (2001) و وابستگی به همسال منحرف فرگوسن و همکاران (1999) پاسخ دادند. دادههای بهدستآمده با استفاده از نرمافزارهای smart pls4 تحلیل شد.یافتهها: نتایج نشان داد وابستگی به همسال منحرف بر اعتیاد به بازیهای آنلاین اثر مستقیم و معنیداری دارد، همچنین اثر غیرمستقیم وابستگی به همسال منحرف بر اعتیاد به بازیهای آنلاین با میانجیگری شناختهای ناسازگار و نارساییهای مهارت اجتماعی تأیید شد. مدل بر اساس شاخصهای نکویی برازش کفایت مناسبی داشت.نتیجهگیری: از لحاظ کاربردی برگزاری مداخلات مؤثر ازجمله تکنیکهای بازسازی شناختی شناختهای ناسازگار، آموزش مهارتهای اجتماعی توسط روانشناسان و مشاوران مدارس در راستای کاهش استفاده از بازیهای آنلاین اعتیادآور در نوجوانان توصیه میگردد.
روانشناسی و روانپزشکی
شیرین احمدی؛ سجاد بشرپور؛ اکبر عطادخت؛ محمد نریمانی
دوره 30، شماره 1 ، فروردین و اردیبهشت 1402، ، صفحه 130-143
چکیده
زمینه و هدف: وابستگی به مواد یک بیماری مزمن مغزی است که با مصرف مواد مخدر اجباری و تکانشی مشخص میشود. پژوهش حاضر با هدف مدلسازی ساختاری شدت وابستگی به مواد براساس سرشت عاطفی با نقش میانجیگری کنترل بازداری انجام گرفت. مواد و روشها: پژوهش موردنظر همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه افراد وابسته به مواد مراجعهکننده ...
بیشتر
زمینه و هدف: وابستگی به مواد یک بیماری مزمن مغزی است که با مصرف مواد مخدر اجباری و تکانشی مشخص میشود. پژوهش حاضر با هدف مدلسازی ساختاری شدت وابستگی به مواد براساس سرشت عاطفی با نقش میانجیگری کنترل بازداری انجام گرفت. مواد و روشها: پژوهش موردنظر همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه افراد وابسته به مواد مراجعهکننده به کمپهای ترک اعتیاد اردبیل در سال 1400 بود. تعداد 200 نفر از این افراد به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند و به پرسشنامههای شدت وابستگی به مواد، سرشت عاطفی و همچنین آزمون کنترل بازداری (go/nogo) پاسخ دادند. دادههای بهدستآمده با استفاده از نرمافزارهای smart pls3 تحلیل شد.یافتهها: نتایج نشان داد سرشت عاطفی بر شدت وابستگی به مواد اثر مستقیم و معنیداری دارد، همچنین اثر غیرمستقیم سرشت عاطفی بر شدت وابستگی به مواد با میانجیگری کنترل بازداری تائید شد. مدل براساس شاخصهای نکویی برازش کفایت مناسبی داشت.نتیجهگیری: با توجه به نتایج پژوهش حاضر مطالعه سرشت عاطفی و کنترل بازداری گامی ضروری و حیاتی در مدیریت، پیشآگهی و پیشگیری از وابستگی و مصرف مواد است.
روانشناسی و روانپزشکی
نیلوفر میکائیلی؛ شیرین احمدی
دوره 28، شماره 5 ، آذر و دی 1400، ، صفحه 728-739
چکیده
زمینه و هدف: میگرن در زنان یک مسئله مهم سلامتی بهشمار میرود. پژوهش حاضر با هدف مقایسه اضطراب مرتبط با درد، خودکارآمدی درد و راهبردهای مقابلهای در زنان دارای سردرد میگرن و عادی انجام گرفت.
مواد و روشها: این پژوهش علی مقایسهای بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه زنان مبتلا به سردرد میگرن و کلیه زنان سالم استان کرمانشاه تشکیل میدادند. ...
بیشتر
زمینه و هدف: میگرن در زنان یک مسئله مهم سلامتی بهشمار میرود. پژوهش حاضر با هدف مقایسه اضطراب مرتبط با درد، خودکارآمدی درد و راهبردهای مقابلهای در زنان دارای سردرد میگرن و عادی انجام گرفت.
مواد و روشها: این پژوهش علی مقایسهای بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه زنان مبتلا به سردرد میگرن و کلیه زنان سالم استان کرمانشاه تشکیل میدادند. آزمودنیهای پژوهش 30 نفر از زنان مبتلا به سردرد میگرنی مراجعهکننده به کلینیکهای روانپزشکی و مغز و اعصاب استان کرمانشاه بود که به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و 30 فرد سالم بود که به شیوه همتاسازی (براساس سن، سطح تحصیلات وضعیت اجتماعی اقتصادی) انتخاب و به پرسشنامههای اضطراب مرتبط با درد، خودکارآمدی درد و راهبردهای مقابلهای پاسخ دادند. دادههای جمعآوری شده نیز با استفاده از ابزارهای آمار توصیفی میانگین و انحراف معیار و آزمون تحلیل واریانس چند متغیره (مانوا) تحلیل شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که زنان دارای سردرد میگرن در میانگین نمرات شناختی، فرار- اجتناب، ترس، فیزیولوژیکی و مقابله هیجانمدار بالاتر از گروه عادی و در متغیرهای خودکارآمدی، مقابله مسئلهمدار پایینتر از گروه عادی بودند (0/001>P).
نتیجهگیری: با توجه به تفاوت زنان دارای سردرد میگرنی در میانگین نمرات شناختی، فرار- اجتناب، ترس و فیزیولوژیکی خودکارآمدی، مقابله مسئلهمدار و مقابله هیجانمدار، بهکارگیری درمان شناختی رفتاری و آموزش راهبردهای مقابلهای و مدیریت استرس در قالب کارگاههای آموزشی بهعنوان درمانهای تکمیلی پیشنهاد میشود.
روانشناسی و روانپزشکی
سیف اله آقاجانی؛ شیرین احمدی؛ وحید فلاحی
دوره 28، شماره 4 ، مهر و آبان 1400، ، صفحه 477-488
چکیده
زمینه و هدف: افزایش مصرف مواد مخدر در میان نوجوانان تبدیل به یک بیماری همهگیر شده است. پژوهش حاضر با هدف مدلیابی علی گرایش به اعتیاد براساس حساسیت اضطرابی با میانجیگری دشواری در تنظیم هیجان در نوجوانان پسر انجام گرفت.
مواد و روشها: پژوهش حاضر به روش همبستگی انجام شد. کلیه دانشآموزان مشغول به تحصیل در سال 1398 شهرستان پارسآباد ...
بیشتر
زمینه و هدف: افزایش مصرف مواد مخدر در میان نوجوانان تبدیل به یک بیماری همهگیر شده است. پژوهش حاضر با هدف مدلیابی علی گرایش به اعتیاد براساس حساسیت اضطرابی با میانجیگری دشواری در تنظیم هیجان در نوجوانان پسر انجام گرفت.
مواد و روشها: پژوهش حاضر به روش همبستگی انجام شد. کلیه دانشآموزان مشغول به تحصیل در سال 1398 شهرستان پارسآباد جامعه آماری پژوهش حاضر را تشکیل دادند. تعداد 231 نفر از این افراد به شیوه نمونهگیری تصادفی خوشهای از بین جامعه آماری فوق انتخاب شدند و به پرسشنامههای حساسیت اضطرابی، گرایش به اعتیاد و دشواری در تنظیم هیجان پاسخ دادند. دادهها نیز بهوسیله شاخصهای آمار توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون و مدلیابی علی تحلیل مسیر با استفاده از نرمافزارهای SPSS 25 و 8.8 Lisrel تحلیل شدند.
یافتهها: نتایج نشان داد که حساسیت اضطرابی بهصورت مستقیم و غیرمستقیم (با میانجیگری دشواری در تنظیم هیجان) با گرایش به اعتیاد، رابطه داشت. مدل پژوهش با میانجیگری دشواری در تنظیم هیجان، از برازش مناسبی برخوردار است. شاخصهای برازش مدل نیز ارتباط حساسیت اضطرابی به گرایش به اعتیاد را با دشواری در تنظیم هیجان تأیید کردند.
نتیجهگیری: نتایج نشان داد حساسیت اضطرابی بهعنوان متغیر مستقل و دشواری در تنظیم هیجان بهعنوان متغیر میانجی، عامل مهمی در پیشبینی گرایش به اعتیاد میباشند که میتوانند در برنامهریزی مداخلات پیشگیری و کارگاههای آموزشی در زمینه مدیریت و کنترل راهبردهای تنظیم هیجان و اضطراب مفید واقع گردند.