پرستاری
فاطمه بیابانی؛ غلامحسین محمودیراد؛ هادی حسنخانی؛ آزاد رحمانی
دوره 29، شماره 6 ، بهمن و اسفند 1401، ، صفحه 769-784
چکیده
زمینه و هدف: دیالیز صفاقی روشی مناسب و مقرونبهصرفه برای جایگزینی عملکرد کلیه در بیماران مبتلا به نارسایی کلیه است. با این وجود، در کشور ایران درصد بسیار کمی از بیماران مبتلا به نارسایی کلیه از دیالیز صفاقی استفاده میکنند که دلایل آن کمتر شناخته شده است. از این رو هدف این مطالعه تبیین تجارب بیماران ایرانی تحت دیالیز صفاقی در خصوص ...
بیشتر
زمینه و هدف: دیالیز صفاقی روشی مناسب و مقرونبهصرفه برای جایگزینی عملکرد کلیه در بیماران مبتلا به نارسایی کلیه است. با این وجود، در کشور ایران درصد بسیار کمی از بیماران مبتلا به نارسایی کلیه از دیالیز صفاقی استفاده میکنند که دلایل آن کمتر شناخته شده است. از این رو هدف این مطالعه تبیین تجارب بیماران ایرانی تحت دیالیز صفاقی در خصوص تصمیمگیری برای انتخاب روش درمان جایگزینی کلیه میباشد.
مواد و روشها: در این مطالعه کیفی 18 بیمار تحت دیالیز صفاقی ساکن در چهار استان کشور ایران مشارکت کردند. روش نمونهگیری از نوع هدفمند بود و دادهها با مصاحبه نیمهساختاریافته انفرادی جمعآوری شد. روش تحلیل کیفی از نوع محتوای مرسوم و با کمک نرمافزار 10MAXQDA بود.
یافتهها: تحلیل متن مصاحبهها منجر به ظهور سه طبقه اصلی شد: طبقه اول که تحت عنوان «استقلال تهدیدشده» شامل دو زیرطبقه وابستگی و فشار برای تصمیمگیری که خود زیرطبقه وابستگی نیز شامل سه زیرطبقه دیگر وابستگی در انجام امورات روزانه، وابستگی به خانواده، حیات وابسته به دیالیزبود. فشار برای تصمیمگیری نیز خود شامل دو زیرطبقه دیگر تحت عناوین تهدید جایگاه شغلی و اجتماعی و فقدان راه جایگزین بود. طبقه بعدی با عنوان فرهنگ نامطلوب حاکم بر سیستم درمان که تحت زیرطبقه اصلی فقدان تصمیمگیری مشارکتی که این نیز به نوبه خود به دو زیرطبقه ارجحیت نظر پزشک و بی-توجهی به منشور حقوق بیمار تقسیمبندی گردید.
نتیجهگیری: باید تمام عوامل، یعنی عوامل و شرایط بیمار به همراه فرهنگ منطقه و توجیه بیمار و درصورت نیاز خانواده وی با توجه به ماهیت مزمن بیماری و درگیر بودن همیشگی اعضای خانواده بیمار در این فرایند، دادن اطلاعات کافی و موثق و ایجاد دسترسی باز به این اطلاعات برای بیمار و خانواده در نظر گرفتنه شود. در این راستا، تصمیمگیری مشارکتی بهترین، مؤثرترین و رضایت بخشترین حالت ممکن از انواع تصمیمگیری برای بیمار خواهد بود.
پرستاری
فاطمه بیابانی؛ منیژه نصیری زاده؛ مرضیه مقرب
دوره 26، شماره 3 ، مرداد و شهریور 1398، ، صفحه 303-309
چکیده
زمینه وهدف :تهوع یکی از عوارض شایع همودیالیز است تهوع، اثرات نامطلوبی بر سطح کفایت همودیالیز که شاخص مهم مرگ ومیر در این بیماران به شمار میرود، دارد. در بیماران همودیالیزی یکی از عللی که بیماران دیالیزی تهوع را تجربه می کنند سطح کفایت دیالیز انجام شده برای آنان است. لذا این مطالعه با هدف بررسی تأثیر تکنیک آرام سازی عضلانی بر تهوع و ...
بیشتر
زمینه وهدف :تهوع یکی از عوارض شایع همودیالیز است تهوع، اثرات نامطلوبی بر سطح کفایت همودیالیز که شاخص مهم مرگ ومیر در این بیماران به شمار میرود، دارد. در بیماران همودیالیزی یکی از عللی که بیماران دیالیزی تهوع را تجربه می کنند سطح کفایت دیالیز انجام شده برای آنان است. لذا این مطالعه با هدف بررسی تأثیر تکنیک آرام سازی عضلانی بر تهوع و کفایت دیالیز بیماران تحت درمان با همودیالیز انجام شد.روش: این مطالعه یک مطالعه تجربی که45 بیمار همودیالیزی درگروه کنترل و 44 بیمار درگروه مداخله از بیمارستان های گناباد و زاهدان در سال های 94-1393درآن شرکت داشتند. نمونه ها به صورت تخصیص تصادفی در دو گروه کنترل و مداخله قرار گرفتند.تکنیک آرام سازی عضلانی به گروه آزمون آموزش داده واجرا شد. نتایج حاصل با نرم افزار SPSS نسخه 21 و با استفاده از آزمون های آماری کای اسکوئر، تی مستقل و من ویتنی در سطح معنی داری کمتر از 05/0 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافته ها: اختلاف میانگین بین کفایت دیالیز بعداز مداخله در گروه آزمون،با توجه به آزمون آماری تی زوجی معناداربود(009/0=p).:سطح کفایت دیالیز در گروه آزمون قبل مداخله 39/0±35/1 و بعدمداخله0 و 43/0±50/1 بود. وامانتیجه آزمون آماری ویلکاکسون درخصوص مقایسه شدت تهوع قبل(04/1±22/0)و بعد از مداخله در گروه آزمون تفاوت)15/0±02/( آماری معناداری نشان نداد (65/0=p)، نتیجه گیری: با توجه به نتایج این مطالعه، میتوان بیان کرد که آموزش و اجرای تکنیک آرامسازی عضلانی بنسون باعث کاهش میزان تهوع و افزایش کفایت دیالیز بیماران تحت درمان با همودیالیز میشود.